حضرت خِضر، یکی از اولیای الهی که برخی او را پیامبر نیز دانستهاند.
حضرت خِضر، یکی از اولیای الهی که برخی او را پیامبر نیز دانستهاند. نامش به صراحت در قرآن نیامده ولی بر اساس برخی احادیث او همان شخصی است که داستان موسی و خضر با او در سوره کهف آمده است. در این آیات خضر دارای علم لدنی توصیف شده است.
خضر و آب حیات، بر پایهٔ روایات
دیدار با ذوالقرنین
خضر از شاهزادگان بود و پدرش مال و نعمت بسیار داشت. اما خضر دوستدار حکمت بود و به راه پیغمبری میرفت، و تا در خانوادهٔ خود بود، به راهنمایی گمشدگان و دستگیری بینوایان میپرداخت و چون به پیغمبری رسید به راهنمایی قوم ذوالقرنین فرمان یافت. ذوالقرنین جهانداری آگاه بود و خضر را گرامی داشت و خداپرستی وی را ستایش میکرد و در کارها با وی مشورت میکرد و کار دین و شریعت مردم را به او محول میساخت.
خضر را از نوادگان اسحاق نبی دانستهاند. طبق روایات، حضرت خضر مثل حضرت عیسی(ع) زنده است.
جستجو برای آب حیات
ذوالقرنین عمری دراز داشت اما عمر جاویدان میخواست و در کتابها خوانده بود که در جهان چشمهای هست نامش آب حیوان یا آب حیات که هر که از آن بنوشد عمر جاوید یابد. پس راز آن را از خضر پرسید و خضر نشانیها که میدانست میگفت و چون معلوم شده بود که جای چشمهٔ آب حیات در ظلمات است، ذوالقرنین عزم راه کرد و خضر و الیاس را با خود همراه کرد که الیاس نیز از برگزیدگان روزگار بود.
نام خضر بنابر نقلهای متعدد، نام یا لقب خضر برای او از اینروست که وی بر هر جا که بنشیند یا نماز بگزارد زمین زیر پا و اطراف آن سبز و خرّم میشود.